مظلومترین نگاه تاریخ بقیع
السلام علیک یا مولا یا امیر المو منین ! *** میلاد فخر عالم امکان ، حقیقت جاری در نگاه هستی ، عطر جاودانه عدالت در مشام روزگار ، حیدر کرار ، علی مرتضی مبارک باد ! لطفا برای خواندن اشعار متناسب با میلاد مولا به آدرس زیر کلیک کنید: http://saapoem-yaali.blogfa.com *** عید تان مبارک ! ****** السلام علیک یا علی بن محمد الهادی مولا جان ! ماییم و امید به شفاعتت ! ***** اعظم الله اجورنا واجورکم یا اولیا ء الله **** میلاد مسعود حضرت محمد بن علی باقر علم نبی ومفسر علوم آسمان ها وزمین احیاگر دانش انبیا و اولیای الهی مبارک باد ! مانا، که لب هامان از شادی اهل بیت (ع) شاد و دل ها مان، از داغ غریبانه ی ایشان پر شرار باد ! اسرار ازل دارد در پرده چه غوغایی ؟! سرلوحه ی خالقت را ، تو (ام ا بیهایی) هر کس به گمان خود از آینه می گوید تو پرتو خوشیدی ، فارغ زتما شایی ! در خاک چه می جویند ؟! جان مایه ی افلاکی لولاک لما ... یعنی : منظومه ی معنایی درمان چو پذیرد ، درد ، با گفتن : یا زهرا دیگر چه کسی دارد ، حاجت به تمنایی ! ای مادر خوبی ها ، دل با تو چه آرام است ! درذهن قنوت من آیینه ی دریایی محراب نگاهم را احساس نیایش نیست وقتی که به یاد من ، آن روز ، نمی آیی ! ****** ********** مادرم ! مادر اشک های غریبانه میلادت مبارک ! دست امید من و دامان پر مهر احسانت ! ***** برای خواندن غزل -قصیده ای زیبا در مدح و ولادت حضرت( س) ، روی لینک ---بیدلانه---کلیک کنید ! ******* ******* مدینه غربت شب را ، چه زود پنهان کرد همین که چشم علی (ع) را ستاره باران کرد نهاد دست بلا ، زخم خاطری بر دل! که تا ابد نشود ، با سکوت ، درمان کرد *** بلور باور مردم گرفت ، رنگ غبار و کفر هم به "غلط وارگیش" ، اذعان کرد حرامیان ثناگو به سجده رو کردند هوس کنار وضو ، خیس ، دست شیطان کرد چنان به جانب منبر خزید "" ابن الوقت"" که آسمان ز تعجب ستاره پنهان کرد! "سقیفه " رنگ وقاحت به دست ها بگذاشت حنای" سامریان" صحبت از خدایان کرد شکست حرمت آیینه را غبار سکوت دوباره نفی تماشا غروب زندان کرد *** چه مردمان پلیدی که آب را کشتند و آتش از هدفش ادعای ایمان ، کرد! ****** 1376--قم- سید علی اصغر موسوی اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم کجایید مولا جان ؟! جانمان به لب آمد ! آه بر خواست بر افلاک که آیینه شکست" قامت صبر، زدلواپسی سینه، شکست از همان روز ، خزان شعله غم را افروخت رنگ در ساحت دیرینه ی سبزینه شکست ازهمان روز ، به دنبال غروبی غمگین اشک در پلک به خون خفته ی آدینه شکست از همان روز ، فقط هیزم دل ها غم شد کعبه را آتش شک ،حرمت دیرینه شکست !آتش از خاطره سینه ، خجالت دارد بسکه در موج نگاهش ، دل آیینه شکست در نگاه سه نفر ، آه ، که تنها سه نفر ! قامت صبر علی ، درحرم سینه شکست **** مصرع اول از : استاد محمد علی مجاهدی ******قم 1378 سید علی اصغر موسوی ***********************
By Ashoora.ir & Night Skin